حماس چطور با یک تصویر تلآویو را لرزاند؟

در میانه آتش و محاصره، نه راکت بود و نه پهپاد؛ تنها یک تصویر. ویدئوی یک اسیر اسرائیلی که از گرسنگی نحیف شده بود، لرزه بر تن تلآویو انداخت. رسانه، ابزار مقاومت شد و افکار عمومی صهیونیستها را به نقطه جوش رساند. اینبار، روایت بود که صدا کرد، نه انفجار.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، در میانهی آتش و آوار، جایی که جنگ و قحطی گلوی غزه را میفشارد، مقاومت فلسطین بی آنکه گلولهای شلیک کند، تصویری منتشر کرد و زلزلهای روانی در دل شهرکهای اشغالی انداخت. ویدئویی از یک اسیر صهیونیست، خمیده از گرسنگی و نحیف از روزگار، مانند جرقهای در انبار باروت عمل کرد؛ نه با انفجار، بلکه با افشاگری.
این عملیات نرم و بیصدا از دل حماس، دقیق در لحظهای منتشر شد که کابینهی فروپاشیدهی نتانیاهو در گیجی مفرط تصمیمات نظامی و فشار افکار عمومی، به بند آمده بود.
کار تا جایی بالا گرفت که برخی از معترضان صهیونیست در خیابانهای تلآویو و حیفا، بهجای پرچم، عکس کودک فلسطینی در دست گرفتند؛ شاید برای اولینبار، خشم از درون خودشان شعله کشید.
در همین ارتباط، گفتوگویی با وحید مردانه، کارشناس مسائل فلسطین، انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایمنا: قدرت نرم مقاومت فلسطین را در تحولات اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این نوع عملیات رسانهای حماس را میتوان نقطه عطفی در تقابل اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی دانست؟
مقاومت فلسطین در دو، سه جنگ اخیر با رژیم صهیونیستی به بلوغ قابل ملاحظهای در جنگ رسانهای و عملیات روانی رسیده است و این موضوع لازمه نبرد هر طرف با صهیونیسم است. زیرا اولاً رسانه و مهندسی افکار عمومی از ابزارهای تاریخی قدرت صهیونیسم اعم از صهیونیسم بینالملل و رژیم صهیونیستی است؛ ثانیاً ورود به عصر ارتباطات و شبکههای اجتماعی، انحصار صهیونیسم در مهندسی افکار عمومی را شکست و لازم بود جریانهای ضدصهیونیستی از این ظرفیت بهرهمند شوند.
بنابراین گروههای مقاومت اکنون در جنگ روایتها و عملیات روانی به نقطه خوبی رسیدهاند، هرچند همیشه باید به فکر ابتکار و پیشرفت و حتی جلو زدن از دشمن بود.
ایمنا: انتشار ویدئوی اسیر گرسنه چه تأثیری بر جنگ روایتها داشت و چرا این اقدام بهصورت گسترده در فضای داخلی اسرائیل اثر گذاشت؟
تأثیر انتشار ویدئوی اسیر گرسنه صهیونیستی را میتوان حدوداً با نسبت ۶۵ به ۳۵ در نظر گرفت، یعنی ۶۵ درصد کارکرد مثبت و ۳۵ درصد کارکرد منفی داشت. کارکرد مثبت از این نظر بود که جامعه صهیونیستی، بهویژه طیف ضد نتانیاهو و ضد تداوم جنگ که دنبال بهانه برای فشار به او بودند، دستشان پُر شد.
همچنین توجه جهانیان به ایده ضدبشری «طرح ژنرالها» که مبتنی بر گرسنگی دادن به مردم غزه برای تسلیمسازی و کوچاندن آنان بود را از منظر جدیدی به تصویر کشید و نتایج این طرح شوم را آشکار کرد. اما صهیونیستها با همان روش تاریخی خود یعنی مظلومنمایی، اقدام به تخریب حماس و محق جلوه دادن خود کردند که البته در هر جنگی حتی رسانهای هم نمیتوان صرفاً به برد کامل رسید.
شاید یکی از نکات عبرتآموز این اتفاق، حمایت مهناز افشار، بازیگر سابق ایرانی، از اسیر صهیونیستی بود در حالی که این فرد در جنگ ۲۲ روزه غزه یک دلنوشته بلند بالا در حمایت از غزه نوشته بود. این میزان تغییر جهت از سوی برخی سلبریتیها نشان میدهد که انسان تا چه حد در معرض تناقض و گم کردن راه است و اکنون غزه تبدیل به الک انسانهای جهان شده است.
ایمنا: آیا میتوان گفت حماس از لحاظ رسانهای، دست برتر را نسبت به اسرائیل پیدا کرده است؟ یا هنوز محدودیتهایی در انتقال روایت خود به افکار عمومی جهانی دارد؟
طبیعی است، نه تنها حماس بلکه حتی جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها نتوانند در برابر ائتلاف بزرگ رسانهای غرب که همگی به نفع رژیم صهیونیستی فعالیت میکنند، دست برتر داشته باشند، اما همین که محور مقاومت بتواند دیدگاه و منطق خود را به گوش جهانیان برساند، خود یک موفقیت بزرگ است.
اکنون حتی طرفداران صهیونیسم که عمدتاً تحت تأثیر شستشوی مغزی غول رسانههای غربی بودهاند و حتی منفعلان جهانی، چشم و گوش خود را به سوی پیامهای محور مقاومت باز کردهاند تا هر دو روایت شنیده شود. بنابراین در این شرایط، رساندن پیامهای محور مقاومت از کیفیت آنها مهمتر است.
البته تردیدی نیست که باید روزبهروز در عرصه رسانه پیشرفت کرد و با استانداردهای جهانی به مقابله با صهیونیسم و نظام سلطه پرداخت. در این حوزه باید از مرحله دولتی عبور کرد و به مردم، بهویژه جوانان مستعد و کنجکاو، فرصت و میدان داد تا با سلیقه و آگاهی خود، تولید محتوا علیه صهیونیسم بهویژه به زبان بینالملل داشته باشند.
این مسئولیت نباید صرفاً بر عهده نهادهای دولتی و حاکمیتی باشد؛ بلکه مستلزم طراحی و اراده عمومی است و از مدارس باید آغاز شود. بهگونهای که همانند مسابقات رباتیک و مشابه آن، سلسله وظایف و مسابقات تولید محتواهای ضدصهیونیستی با استفاده از گوشیهای دانشآموزان برگزار شود (به سبک روزنامه دیواری قدیم) و محصولات در اینترنت منتشر گردد. این برنامه میتواند هر سال به مناسبت سالگرد جنگ مقدس ۱۲ روزه برگزار شود.
پس از جنگ ۱۲ روزه، مسئله صهیونیسم به یک موضوع ملی تبدیل شده و نباید این فرصت، بهویژه در ارتباط با نوجوانان و جوانان از هر طیفی، از دست برود؛ بلکه باید با نگاهی ملی و جمعی این ابتکار را پیاده کرد.
ایمنا: این نوع از عملیات روانی مقاومت چه تأثیری بر سیاست خارجی قدرتهای غربی دارد؟ آیا باعث شکاف در حمایت غرب از اسرائیل میشود؟
طبیعی است که در شرایطی که نظامهای سیاسی غربی بر افکار عمومی استوارند، هرچند حتی همین دموکراسیهای ظاهری غربی درواقع نوعی دیکتاتوری جمعی هستند، اما به هر حال آنان در بنبست ادعاهای آزاداندیشی گرفتار شده و مجبور به توجه به افکار عمومیاند. به همین دلیل است که هر از چندگاهی غربیها، بهویژه اروپاییها، موضوع تشکیل دولت مستقل فلسطینی و راه حل دو دولتی را مطرح میکنند؛ زیرا تنها ابزار و ابتکار آنان همین مسئله است وگرنه در موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی اعتباری ندارند.
از این رو، غربیها مجبورند در سیاست چند تا به میخ و یکی به نعل بزنند که برای این کار نیازمند بهانه و خوراک هستند و این خوراک باید توسط محور مقاومت تأمین شود. تظاهراتهای بیسابقه ملتهای غربی نشان میدهد که دولتهای غربی به تدریج در حال از دست دادن دکترینهای پس از انقلاب صنعتی هستند و اگر خواهان بقای جریان رنسانس غربیاند، باید همین اکنون پنجرههایی به آیندهای بدون رژیم صهیونیستی باز کنند.
چند تا به میخ و یکی به نعل بزنند که در این میان نیاز به خوراک و بهانه دارند و این خوراک باید توسط محور مقاومت تهیه شود. تظاهراتهای بی سابقه ملتهای غربی نشان میدهد که دولتهای غربی روز به روز در حال از دست دادن دکترینهای بعد از انقلاب صنعتی هستند و اگر خواهان بقای جریان رنسانس غربی هستند باید هم اکنون پنجرههایی برای آینده بدون رژیم صهیونیستی بگشایند.
ایمنا: با توجه به وضعیت فعلی، آیا اسرائیل به نقطهای رسیده که ناچار به پذیرش توافق سیاسی برای تبادل اسرا و پایان جنگ شود؟
اخبار و ادعاهای مقامات مؤثر صهیونیستی و در رأس آنها نتانیاهو نشان نمیدهد که آنها به نقطه پایان دادن به جنگ رسیده باشند، زیرا پایان جنگ به معنای شکست اسرائیل در برابر حماس است. بنابراین آنها تمام کوپنهای خود را برای حذف حماس خرج خواهند کرد، هرچند نهایتاً این تلاشها آب در هاون کوبیدن است. حماس زنده خواهد ماند، حتی اگر بخشی از جغرافیای غزه از دست برود که آن نیز در بلندمدت مجدداً به دست خواهد آمد.
ایمنا: در صورت تداوم وضعیت فعلی، چه سناریوهایی برای آینده رژیم صهیونیستی محتمل است؟ فروپاشی کابینه؟ جنگ فرسایشی؟ عقبنشینی سیاسی؟
با توجه به خبر روز گذشته مبنی بر رأی کابینه دولت نتانیاهو به برکناری دادستان کل که مسئول رسیدگی به پرونده فساد نتانیاهو بود و همچنین اعلام آشکار مقامات و رسانههای دولتی درباره عزم دولت برای تصرف بخشی از غزه، سناریوی اول و محتملتر را میتوان ادامه جنگ فرسایشی تا تصرف بخشی از غزه دانست.
در سطح میانی، احتمال فروپاشی کابینه را نیز میتوان در نظر گرفت، زیرا به هر حال دولت رژیم صهیونیستی باید روزی دست از جنگ بکشد و فروپاشی کابینه قبل از اعلام پایان جنگ میتواند نوعی پایان آبرومند برای نتانیاهو و تیمش باشد. البته احتمالاً دولت دیگری نتواند تشکیل شود و مجدداً دولت وفاق ملی و نهایتاً دوباره نتانیاهو در رأس قدرت قرار خواهد گرفت.
کد خبر 892213