دخانیات؛ روایتی از بحرانی خاموش در نوجوانی

دخانیات یکی از مخربترین عوامل تهدیدکننده سلامت است که آثار آن فراتر از جسم، به روان، روابط اجتماعی و کیفیت زندگی افراد نیز نفوذ میکند و با وابستگی روانی، افت عملکرد تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و افزایش رفتارهای پرخطر در نوجوانان همراه است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، مصرف دخانیات در نوجوانان، برخلاف تصور عمومی، نه یک کنجکاوی ساده است و نه تنها نتیجه فشار همسالان، بلکه این رفتار میتواند نشانهای از اختلال در مسیر رشد روانی، اجتماعی و خانوادگی نوجوان و نوعی واکنش به خلأهایی که در ساختار زندگی او شکل گرفته است، باشد و برای فهم اینکه کدام نوجوانان بیشتر در معرض خطر هستند، باید به مجموعهای از عوامل پنهان و درهمتنیده نگاه کرد؛ عواملی که گاهی در سکوت، نوجوان را به سمت انتخابهایی سوق میدهند که نهتنها ناسالم، بلکه به شدت آسیبزا هستند.
نوجوانانی که در دوران کودکی تجربه بیثباتیهای مکرر داشتهاند مانند مهاجرتهای ناخواسته، طلاق والدین یا تغییر مداوم مدرسه، اغلب با احساس ناامنی مزمن مواجه هستند که این ناامنی روانی، آنها را مستعد رفتارهایی میکند که به ظاهر حس کنترل یا آرامش میدهند، اما در واقع، تنها به تعمیق اضطراب و وابستگی منجر میشوند و مصرف دخانیات در این گروه، نه راهی برای تنظیم هیجان، بلکه نشانهای از گمگشتگی و تلاش بیثمر برای یافتن نقطه اتکا است.
در خانوادههایی که ارتباطات عاطفی سرد، سرکوبگر یا گسسته است، نوجوانان اغلب راهی برای بیان احساسات خود ندارند و در چنین فضاهایی، سیگار یا قلیان بهعنوان زبان جایگزین وارد زندگی نوجوان میشود و این مصرف، برخلاف تصور برخی والدین، نه نشانه بلوغ یا استقلال، بلکه فریاد خاموشی است که به جای شنیده شدن، نوجوان را گرفتار میکند.
خشونت خانگی، تنشهای مداوم بین والدین یا فضای پرتنش خانوادگی، از دیگر عواملی است که نوجوان را به سمت رفتارهای پرخطر سوق میدهد و در چنین محیطهایی، مصرف دخانیات گاهی به اشتباه به عنوان پناهگاه روانی برای نوجوان تلقی میشود، اما این پناهگاه، نه امن و نه درمانگر است، بلکه تنها به تثبیت الگوهای فرار، سرکوب هیجان و وابستگی به مواد منجر میشود و نوجوانی که برای فرار، به سیگار پناه میبرد، در واقع از یک آسیب به آسیب دیگر پرتاب میشود.
نوجوانانی که دچار اضطراب، افسردگی یا اختلالات خلقی هستند، بیشتر در معرض مصرف دخانیات قرار میگیرند / شرایط خانوادگی یکی از مهمترین عوامل زمینهساز مصرف دخانیات در نوجوانان است
مائده سلیمی، روانشناس بالینی کودک و نوجوان با بیان اینکه نوجوانانی که از نظر روانشناختی دچار اضطراب، افسردگی یا اختلالات خلقی هستند، بیش از دیگر افراد در معرض مصرف دخانیات قرار دارند، به خبرنگار ایمنا میگوید: نیکوتین میتواند به طور موقت احساس آرامش یا تمرکز ایجاد کند و همین ویژگی باعث میشود نوجوانان مضطرب یا افسرده به آن پناه ببرند، در واقع، برخی از نوجوانان مصرف دخانیات را به اشتباه نوعی خوددرمانی محسوب میکنند و توجهی ندارند که پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت آن بسیار مخربتر از تسکین لحظهای است.
وی با بیان اینکه ویژگیهای شخصیتی خاصی نیز با گرایش به مصرف دخانیات همبستگی دارند، میافزاید: نوجوانانی که دارای تیپ شخصیتی برونگرا، ماجراجو یا دارای تمایلات ضد اجتماعی هستند، بیشتر به رفتارهای پرخطر از جمله سیگار یا قلیان کشیدن گرایش دارند، همچنین نوجوانانی که عزت نفس پایین دارند یا در پذیرش خود دچار مشکل هستند، ممکن است برای جلب توجه یا تأیید همسالان به سمت دخانیات کشیده شوند.
روانشناس بالینی کودک و نوجوان با اشاره به اینکه شرایط خانوادگی یکی از مهمترین عوامل زمینهساز مصرف دخانیات در نوجوانان است، تصریح میکند: نوجوانانی که در خانوادههایی با والدین سیگاری یا قلیانی زندگی میکنند، الگوهای رفتاری مصرف را بهصورت ناخودآگاه درونیسازی میکنند و نبود قوانین مشخص در خانه، فقدان گفتوگوی صادقانه درباره آسیبهای دخانیات و ناتوانی والدین در مرزگذاری رفتاری، از جمله عواملی است که میتواند زمینهساز مصرف زودهنگام دخانیات شود.
نقش گروه همسالان در گرایش نوجوانان به مصرف دخانیات / فشار اجتماعی، ترس از طرد شدن و میل به تعلق، نوجوان را به سمت تقلید از رفتارهای پرخطر سوق میدهند
سلیمی با بیان اینکه نوجوانانی که در محیطهای پرتنش خانوادگی زندگی میکنند مانند خانوادههای دچار طلاق، خشونت خانگی یا اعتیاد، بیشتر در معرض رفتارهای پرخطر هستند، ادامه میدهد: مصرف دخانیات در این موارد میتواند نقش تنظیمگر هیجانی را ایفا کند که در واقع نوجوان از طریق سیگار یا قلیان، تلاش میکند احساسات منفی خود را کنترل یا سرکوب کند و این نوع مصرف اغلب با سایر رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد یا فرار از مدرسه همراه است.
وی با تاکید بر اینکه نقش گروه همسالان نیز در این میان بسیار پررنگ است، میگوید: نوجوانانی که در جمعهایی قرار دارند که مصرف دخانیات عادی سازی شده یا حتی نشانهای از بلوغ و استقلال تلقی میشود، بیشتر در معرض تجربه اولیه مصرف قرار دارند و فشار اجتماعی، ترس از طرد شدن و میل به تعلق، عواملی است که نوجوان را به سمت تقلید از رفتارهای گروه سوق میدهند، حتی اگر در ابتدا تمایلی نداشته باشد.
روانشناس بالینی کودک و نوجوان با بیان اینکه نوجوانانی که در محیطهای آموزشی ضعیف، فاقد مشاوران فعال یا برنامههای پیشگیرانه زندگی میکنند، بیشتر در معرض خطر هستند، اضافه میکند: نبود آموزشهای مهارتهای زندگی، فقدان حمایت روانی و نادیده گرفتن علائم هشداردهنده در رفتار نوجوانان، باعث میشود مصرف دخانیات به عنوان یک رفتار نادیده گرفته شده در میان نوجوانان گسترش یابد و در چنین شرایطی، گروههای همسالان نیز میتواند به بستری برای گسترش رفتارهای پرخطر تبدیل شود.
نوجوانانی که در خانوادههایی با سبک فرزندپروری مستبدانه یا رهاشده رشد میکنند، بیشتر در معرض خطر مصرف دخانیات هستند
سمیه طاهری، روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به تأثیر شخصیت افراد و شرایط زندگی آنها در گرایش به مصرف دخانیات و با بیان اینکه در میان نوجوانانی که تجربه طرد اجتماعی یا قلدری را پشت سر گذاشتهاند، گرایش به مصرف دخانیات بیشتر دیده میشود، به خبرنگار ایمنا میگوید: این نوجوانان گاهی برای بازسازی جایگاه خود در گروه همسالان یا برای پنهان کردن آسیبپذیری خود، به رفتارهایی روی میآورند که در نگاه بیرونی، سخت بودن یا بیتفاوتی را القا کند و از سیگار یا قلیان در این میان به عنوان نوعی نقاب استفاده میکنند.
وی با بیان اینکه محل زندگی نوجوانان از دیگر عوامل تأثیرگذار در گرایش آنها به دخانیات است، میافزاید: نوجوانی که در محدوده سکونت خود شاهد مصرف زیاد دخانیات هستند، بیشتر در معرض خطر قرار میگیرند، چراکه در این فضاها، دخانیات نه تنها تابو نیست، بلکه گاهی اوقات به عنوان بلوغ زودرس تلقی میشود و در چنین محیطهایی، نوجوان برای بقا و تعلق، ممکن است به ناچار با هنجارهای غالب همسو شود.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه نوجوانانی که در خانوادههایی با سبک فرزندپروری مستبدانه یا رهاشده رشد میکنند، بیشتر در معرض خطر مصرف دخانیات هستند، تصریح میکند: در خانوادههای مستبد، فشار زیاد و نبود گفتوگوی دوطرفه میتواند نوجوان را به سمت رفتارهای پنهانی و طغیانگرانه سوق دهد و در مقابل، در خانوادههای بیمرز و بینظارت، نوجوان بدون راهنمایی یا محدودیت، به راحتی در دام تجربههای پرخطر میافتد.
تأثیرگذاری تبلیغات مستقیم یا غیرمستقیم دخانیات بر نوجوانان / داشتن احساس بیمعنایی و بیهدفی، ممکن است زمینهساز مصرف دخانیات باشد
طاهری با بیان اینکه نوجوانانی که درگیر نقشهای بزرگسالانه زودهنگام هستند نیز بیشتر در معرض مصرف دخانیات قرار دارند، ادامه میدهد: برای این نوجوانان، مصرف سیگار یا قلیان ممکن است وسیلهای برای تخلیه فشار و نشانهای از بزرگ بودن شود.
وی با بیان اینکه نوجوانانی که در معرض تبلیغات مستقیم یا غیرمستقیم دخانیات قرار دارند چه در قالب بستهبندیهای جذاب و چه در قالب شخصیتهای محبوب رسانهای، بیشتر در خطر هستند، میگوید: این نوجوانان ممکن است بدون آگاهی از سازوکارهای روانی تبلیغات، به تدریج تصویر مثبتی از مصرف دخانیات در ذهن خود بسازند.
روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به اینکه نوجوانانی که احساس بیمعنایی، بیهدفی یا گمگشتگی در زندگی دارند، بیشتر به سمت رفتارهای پرخطر از جمله مصرف دخانیات کشیده میشوند، اضافه میکند: نبود چشمانداز روشن، فقدان تعلق به یک هدف یا گروه و تجربه پوچی وجودی، میتواند نوجوان را به سمت رفتارهایی سوق دهد که پرخطر است.
محیطهای ناکارآمد نیز نقش مهمی در افزایش خطر دارند و چنین فضاهایی نه تنها نوجوان را حمایت نمیکنند، بلکه گاهی با بیتوجهی، زمینهساز رفتارهای پرخطر میشوند و در چنین فضاهایی، مصرف دخانیات به اشتباه به عنوان تجربه هیجانانگیز یا راهی برای تعلق دیده میشود، در حالی که این تجربه، تنها نوجوان را از مسیر رشد سالم منحرف میکند و او را به سمت وابستگی و انزوا سوق میدهد.
در خانوادههایی با سبک تربیتی موفقیتمحور افراطی، نوجوانان تحت فشار مداوم برای عملکرد بینقص قرار دارند که این فشار، گاهی به فرسودگی روانی، اضطراب مزمن و احساس بیارزشی منجر میشود و در چنین شرایطی، مصرف دخانیات به اشتباه به عنوان راه حلی برای فرار شناخته میشود که تنها به تثبیت الگوی اجتناب، سرکوب هیجان و وابستگی به مواد منجر میشود و این الگوها ممکن است در بزرگسالی نیز ادامه داشته باشد.
خانوادههای که مصرف قلیان یا سیگار در آنها عادی سازی شده است، به ویژه در مهمانیها، دورهمیها یا تعاملات خانوادگی، نقش مهمی در افزایش خطر دارند و نوجوانی که در چنین فضایی رشد میکند، مصرف دخانیات را نه به عنوان رفتار پرخطر، بلکه بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی تجربه میکند که این عادی سازی، نه تنها آگاهی را کاهش میدهد، بلکه باعث میشود نوجوان بدون مقاومت، وارد چرخهای شود که ترک آن در آینده بسیار دشوارتر خواهد بود.
نوجوانانی که فاقد شبکه حمایتی مؤثر هستند، بیشتر در معرض مصرف دخانیات قرار دارند و نبود فردی برای شنیدن، راهنمایی یا همراهی، باعث میشود نوجوان برای تسکین، تعلق یا معنا، به رفتارهایی روی آورد که در کوتاهمدت آرامشبخش بهنظر میرسند، اما در واقع، به اشتباه به عنوان راهحل پذیرفته شده است و دخانیات در این میان، نشانهای از خلأ ارتباطی، بیپناهی روانی و شکست سیستمهای حمایتی است.
کد خبر 916947