چگونه اربعین جهان را برای ظهور آماده می‌کند؟

  • کارگزاری کیان
  • رزرو هتل
چگونه اربعین جهان را برای ظهور آماده می‌کند؟

اربعین، بزرگ‌ترین تمرین جهانی ظهور، هر ساله میلیون‌ها نفر را از مسیر نجف تا کربلا گردهم می‌آورد؛ حرکتی بر پایه زیارت، میعادگاه مشترک و رسانه زنده امت اسلام که می‌تواند معماری تمدن نوین اسلامی را رقم بزند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، پدیده‌ای را که بتواند میلیون‌ها انسان را از مرزهای جغرافیایی، زبانی، قومی و فرهنگی عبور دهد و آنان را در فضایی مشترک، با انگیزه‌ای واحد و آرمانی مشترک گرد هم آورد، به‌راحتی نمی‌توان نادیده گرفت؛ اربعین حسینی، اکنون سال‌ها است که نه‌فقط به‌عنوان بزرگ‌ترین اجتماع انسانی جهان، بلکه به‌مثابه یکی از شگفت‌انگیزترین و پررمز و رازترین رخدادهای اجتماعی عصر ما در حال ظهور و گسترش است؛ میلیون‌ها انسان از ملیت‌های مختلف با شرایط زیستی و اقتصادی متفاوت با پای پیاده و بر پایه محبت، وفاداری و ایمان، حرکتی جمعی را رقم می‌زنند که نه تحت مدیریت سازمانی خاص است و نه محصول تبلیغات جهانی.

این پدیده، با همه سادگی ظاهری‌اش واجد ساختارهای پیچیده است که تحلیل آن را به ضرورتی گریزناپذیر برای متفکران، جامعه‌شناسان، اندیشمندان دینی و حتی استراتژیست‌های فرهنگی تبدیل کرده است. اربعین، نه‌فقط یک گردهمایی آئینی، بلکه صحنه‌ای از تعامل‌های زنده اجتماعی، احیای باورهای فراموش‌شده، بازتعریف هویت دینی و در نهایت، تبلور نوعی زندگی جدید در جهان معاصر است.

در دل این حرکت، انسان‌هایی دیده می‌شوند که در کوتاه‌ترین زمان، به بالاترین درجه مشارکت، ایثار، بردباری، خویشتن‌داری، اخوت و معنویت می‌رسند؛ نه با اجبار، نه با برنامه‌ریزی از بالا، بلکه صرفاً در سایه یک پیوند ایمانی با شخصیتی که بیش از ۱۴۰۰ سال از شهادتش گذشته است.

در چنین زمینه‌ای، اندیشیدن به این پرسش اساسی اجتناب‌ناپذیر است؛ آیا اربعین تنها یک مناسک مذهبی است یا می‌توان آن را آستانه‌ای برای ورود به مرحله‌ای نوین از حیات اجتماعی و تاریخی امت اسلام دانست؟ در برابر ما، مفهوم تمدن اسلامی قرار دارد که سال‌ها است در گفتمان انقلاب اسلامی و نیز در دغدغه‌مندی‌های روشنفکران مسلمان به‌طور فزاینده‌ای مطرح می‌شود؛ تمدن اسلامی در این نگاه، نه صرفاً یادآوری شکوه گذشته و نه آرزوی دوردستی برای آینده‌ای نامعلوم است، بلکه افقی واقعی، قابل تحقق و مبتنی بر ظرفیت‌های درونی فرهنگ دینی ماست؛ افقی که باید در میدان‌های واقعی زندگی شکل بگیرد.

آن‌چه پیش روی ماست، این پرسش‌های کلیدی است؛ اربعین در دل خود، چه ظرفیت‌هایی برای تمدن‌سازی اسلامی دارد؟ چگونه این حرکت مردمی، شعائری، و به‌ظاهر آئینی، می‌تواند به منابع فرهنگی، رسانه‌ای، اجتماعی و حتی سیاسی‌ای بدل شود که تمدن نوین اسلامی را نه فقط ممکن، بلکه ضروری و واقعی نشان دهد؟ چه چیزهایی در متن این تجربه نهفته است که می‌تواند به معماری اجتماعی آینده امت اسلامی کمک کند؟

بر این اساس در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمدامین نخعی، طلبه سطح خارج فقه حوزه علمیه، عضو میز تعلیم و تربیت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و فرهنگستان علوم اسلامی به بررسی ظرفیت‌های اربعین در تمدن‌سازی اسلامی می‌پردازیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

چرا هزینه مقاومت از سازش کمتر است؟

ایمنا: اربعین به عنوان یک پدیده بزرگ فرهنگی و اجتماعی، چه پتانسیل‌هایی برای ساخت و توسعه یک تمدن نوین دارد و چگونه می‌توان از این ظرفیت‌ها برای شکل دادن به آینده‌ای فرهنگی و تمدنی بهره گرفت؟

نخعی: وقتی درباره اربعین و ظرفیت‌های تمدنی مرتبط با آن صحبت می‌کنیم، می‌توانیم این بحث را در قالب سه محور اصلی متمرکز کنیم. این سه محور، به‌صورت جداگانه هر کدام یک ظرفیت تمدنی مهم و تأثیرگذار هستند و در کنار هم، می‌توانند سازه‌ای کامل و منسجم برای تمدن‌سازی نوین فراهم کنند. این سه محور به این شرح است:

۱. فناوری زیارت
۲. میعادگاه اجتماعی زیارت (یعنی جغرافیای شعائری و مکانی تجمع)
۳. کارکرد تربیتی و رسانه‌ای که در بستر این حرکت شکل می‌گیرد.

ایمنا: هرکدام از این موارد به چه معناست؟

نخعی: نخست فناوری زیارت که یک نظام فرهنگی و تمدنی است را توضیح می‌دهم. ابتدا باید بگویم که زیارت صرفاً یک رفتار فردی، یک عمل مستحب یا فقط یک عبادت ساده نیست؛ بلکه یک فناوری فرهنگی بسیار پیچیده است که ریشه‌های عمیقی در ساختارهای تمدن دینی ما دارد. درست مانند هر فناوری دیگری که بر پایه مفروضات مشخص، آداب و سنن، زبان ویژه، مناسک خاص و اهداف تعریف‌شده‌ای استوار است، زیارت هم یک نظام به‌هم‌پیوسته و سازمان‌یافته است.

تمدن بدون شعائر زنده نمی‌ماند. زیارت یکی از مهم‌ترین شعائر ماست که حضور اجتماعی و جمعی افراد را حول محور خاصی سامان می‌دهد. آنچه در ادبیات دینی ما به عنوان شعائر یاد می‌شود، در واقع نمادهای قابل مشاهده و حضور عمومی یک حقیقت نامرئی و درونی است که به‌صورت جمعی و در منظر همگان تجلی می‌یابد.

مثلاً اگر شما یک نماز را تنها در منزل بخوانید، آن عمل هرچند واجب و ارزشمند است اما به آن شعائر گفته نمی‌شود، زیرا بازتاب اجتماعی و نمادین ندارد. اما وقتی گروهی از مردم در مکان عمومی و در زمان مشخصی گرد هم می‌آیند و یک عمل عبادی را انجام می‌دهند، این عمل، شکلی شعائری پیدا می‌کند و در زمره ابزارهای تمدنی قرار می‌گیرد.

دومی، به میعادگاه بودن کربلا اشاره دارد؛ هیچ حرکت تمدنی بدون داشتن یک مکان تبلور نمی‌تواند دوام و استمرار داشته باشد. آن جغرافیا و مکان است که اجتماع شعائر و مناسک را به یک واقعیت عینی و ملموس تبدیل می‌کند. در مورد اربعین، این میعادگاه و محل ظهور شعائر، شهر مقدس کربلا و مسیر پیاده‌روی به سمت آن است.

مشابه این موضوع را در دنیای مدرن نیز می‌بینیم؛ مثلاً جشنواره‌های چند روزه در لاس‌وگاس یا مسابقات المپیک که در یک نقطه مشخص برگزار می‌شوند، به مثابه یک محل تبلور برای تجمع، ایجاد هویت جمعی و نشر پیام‌های فرهنگی و اجتماعی هستند؛ کربلا در تمدن دینی ما حکم چنین مرکزی را دارد. این میعادگاه، محلی است که سالانه میلیون‌ها نفر را به‌صورت جمعی دور هم گرد می‌آورد. این اجتماع عظیم و تکرارشونده، یک فرصت بی‌نظیر برای انتقال پیام، تربیت جمعی و تقویت هویت مشترک فراهم می‌کند.

سومی، کارکرد تربیتی است که در بستر رسانه صورت می‌گیرد؛ در دنیای امروز، رسانه صرفاً محدود به تصویر، متن یا صدا نیست. رسانه در معنای وسیع‌تر خود، میدانی است که روایت، هویت، آگاهی و تربیت در آن شکل می‌گیرد. اربعین به معنای واقعی کلمه یک رسانه زنده و میدانی است که مخاطبان در آن صرفاً مصرف‌کننده نیستند، بلکه خودشان بخشی از روایت و جریان تربیتی می‌شوند.

در این میدان، افراد از کشورهای مختلف مثل ایران، عراق، پاکستان، افغانستان و سایر مناطق جهان اسلام حضور دارند و همه در تعامل و تبادل تجربه با هم قرار می‌گیرند. این حضور زنده و اجتماعی، به شکل‌گیری هویت مشترک، تقویت تعلق خاطر و افزایش همبستگی تمدنی می‌انجامد؛ این نوع رسانه‌گری خاص اربعین، یکی از ارکان اصلی تمدن‌سازی آن محسوب می‌شود و نقش بسیار مهمی در ایجاد و تثبیت پیوندهای فرهنگی، اجتماعی و معنوی میان اقشار مختلف دارد.

ایمنا: شما به سه مؤلفه اصلی زیارت، میعادگاه و تربیت اشاره کردید که در کنار هم به زیارت اربعین معنا و ساختاری تمدنی می‌دهند. با این حال، این زیارت عظیم و میلیونی در نهایت به دنبال چه هدف و غایتی است؟ اگر بخواهیم آن را یک فرایند تمدنی بدانیم، نتیجه نهایی این حرکت چیست؟

نخعی: این سوالی بسیار کلیدی و بنیادین است. اگر به اربعین صرفاً به‌عنوان یک مناسک فردی نگاه کنیم، دچار نوعی تقلیل‌گرایی شده‌ایم که ارزش آن را به میزان محدودی تنزل می‌دهد. بدیهی است که اربعین آثار فردی بسیار مهمی دارد؛ مانند بخشش گناهان، لذت معنوی، و آشتی با امام حسین (ع) که هرکدام از این‌ها به نوع خود ارزشمند و مورد تاکید است. اما تمدن، موضوعی بسیار فراتر از صرف تجربه‌های فردی است.

برای فهم غایت تمدنی اربعین، باید به مدار تاریخی پیامبران بازگردیم؛ از زمان حضرت ابراهیم (ع). ایشان دو فرزند داشتند: اسماعیل و اسحاق. بنی‌اسرائیل که فرزندان اسحاق‌اند، مأمور بودند در اورشلیم حکومت دینی تشکیل دهند و مقدمات ظهور خاتم‌الانبیاء را فراهم آورند. اما بنی‌اسماعیل مأمور تربیت و زمینه‌سازی برای ظهور پیامبر خاتم و همچنین اتصال پروژه خاتم‌الاوصیا شدند.

بر اساس این نقشه تاریخی، روزی خواهد رسید که امام مهدی (عج)، در کنار کعبه و در لحظه‌ای تاریخی، خطاب به همه جهانیان فریاد خواهد زد: الا یا اهل العالم! ان جدی الحسین قُتِل عطشاناً؛ این همان شعار ظهور است. آن صدا به زبان مادری همه مردم جهان می‌رسد، حتی کسانی که خوابند یا زبان عربی نمی‌دانند.

امام زمان در آن زمان با نام امام حسین شناخته می‌شود چون در این عصر، معرفت عمومی نسبت به حسین بن علی (ع) بسیار گسترده است و همه او را می‌شناسند و به او عشق می‌ورزند. پس اربعین، در حقیقت، یک حرکت مقدمه‌سازی برای ظهور است. شعائر، اجتماعات و روایت‌هایی که حول این جریان شکل می‌گیرند، همه در خدمت آن لحظه تاریخی و موعود هستند؛ زمانی که امام موعود پرچم «یا لثارات الحسین» را برافرازد و قیام کند؛ بنابراین، می‌توان گفت که بزرگ‌ترین اثر تمدنی اربعین، آماده‌سازی و تربیت جهانیان برای آن روز موعود است.

چگونه اربعین جهان را برای ظهور آماده می‌کند؟

ایمنا: در این چارچوب عظیم و تاریخی، وظیفه ما به عنوان فعالان فرهنگی و جامعه چیست؟ چگونه می‌توانیم این سه مؤلفه تمدنی را تقویت کنیم و نقش خود را در اشاعه این ظرفیت‌ها ایفا نمائیم؟

نخعی: ما در این مسیر دو وظیفه اصلی داریم؛ اول، باید هرچه بیشتر مؤمنان را به مشارکت و حضور در این حرکت بزرگ دعوت و تشویق کنیم. دوم، باید به خلق و توسعه یک «رؤیای تمدنی» با محوریت زیارت امام حسین (ع) کمک کنیم.

برای فهم بهتر این وظایف، اجازه دهید چند روایت کلیدی را نقل کنم که به عمق موضوع کمک می‌کنند: امام صادق (ع) به محمد بن مسلم فرمود: «مروا شیعتنا بزیارة قبر الحسین.» یعنی: به شیعیان ما دستور دهید که به زیارت قبر امام حسین (ع) بروند. چرا؟ چون زیارت باعث افزایش رزق، طول عمر و رفع بلا می‌شود. ایشان می‌فرمایند:» و ان مفترض علی کل مؤمن» یعنی زیارت امام حسین (ع) بر هر مؤمنی واجب است.

در روایت دیگری آمده است که اگر کسی یک سال بگذرد و زیارت امام حسین نرود، خداوند یک سال از عمر او کم می‌کند. این یعنی وارد شدن به جهانی با قواعد متفاوت. جهانی که در آن رزق، سلامت، طول عمر و آرامش، قوانین و اصولی غیر از دنیای مادی دارند. این روایات، علاوه بر ایجاد انگیزه معنوی، یک رؤیای تمدنی بزرگ را به انسان نشان می‌دهد؛ رویایی که در آن تمامی نیازهای اساسی انسان‌ها پاسخ داده می‌شود.

برای برخی مؤمنان باید با زبان محبت سخن گفت و گفت: «خیلی حسین زحمت ما را کشیده است» و برای برخی دیگر باید با زبان منطق و حتی هشدارهای حساب شده وارد شد. وظیفه ما این است که همه مؤمنان را در مسیر تجربه این فضای متفاوت و زیباشناختی زیارت قرار دهیم؛ جایی که عرفان، اجتماع، ایمان و حرکت همزمان در هم تنیده شده‌اند و زیارت به معنای واقعی کلمه، زندگی انسان‌ها را متحول می‌کند.
در نهایت باید بگویم که هر مؤمنی، فارغ از سطح ایمان و شناختش، می‌تواند در این حرکت تمدنی عظیم شریک و سهیم باشد؛ چه کسی که به دنبال افزایش رزق و امنیت است، چه کسی که با امام حسین (ع) عهد محبت بسته، و چه کسی که ایمان به تحقق ظهور دارد؛ اربعین ظرفیتی است که همه این افراد را در کنار هم قرار می‌دهد و از جمع آنها تمدنی بزرگ و مشترک می‌سازد. اگر این حضور میلیونی مستمر بماند، روایتش به‌درستی منتقل شود، و معنا و هدف آن به روشنی تبیین گردد، ما بزرگ‌ترین تمرین ظهور را در عصر حاضر به انجام رسانده‌ایم.

به گزارش ایمنا، اربعین، میدان بزرگی است که در آن، الگوهایی از همبستگی، ایثار، ایمان و زندگی جمعی شکل می‌گیرد و همین میدان، ظرفیت آن را دارد که به یکی از بسترهای جدی تمدن‌سازی در جهان اسلام بدل شود اگر به درستی دیده شود؛ در همین‌جا مسئولیت ما آغاز می‌شود.

در این شرایط وظیفه ما این است که اربعین را در سطح برنامه و سازوکار مهمی در تمدن‌سازی مورد توجه قرار دهیم؛ از تجربه‌های میدانی آن، برای تولید اندیشه، ساخت روایت و ایجاد نهادهای تمدنی بهره ببریم؛ و مهم‌تر از همه، به نسل‌های آینده نشان دهیم که چگونه یک حرکت ایمانی می‌تواند به زیربنای تمدن‌سازی بدل شود، اگر با درک تاریخی و مسئولیت راهبردی همراه باشد.

کد خبر 892704

  • کاشت مو
  • ارتودنسی ثابت