“صدای چی بود؟ دست کی بود؟” کتابی مادرانه از بابا قاسم

  • کارگزاری کیان
  • رزرو هتل
"صدای چی بود؟ دست کی بود؟" کتابی مادرانه از بابا قاسم

از ساعت شهادت شهید سلیمانی تا امروز خیلی از ما نتوانسته ایم اتفاق آن شب را فراموش کنیم و در نهایت ناباوری حالا حدود شش سال از آن اتفاق می گذرد؛ مکتب او فراموش شدنی نیست و بابا قاسم، قهرمان همیشگی قصه های هر شب بچه ها است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، ادبیّات کودکان و نوجوانان به معنی واقعی آن یعنی نوشته‌هایی که در آن حسّ و حال کودکانه حاکم باشد؛ این ادبیات شامل نوشته‌ها و سروده‌های ادبی ویژه این طیف سنی شامل بخشی از فرهنگ شفاهی عامه، مانند لالایی‌ها، مثل‌ها، متلها و قصه‌ها است که حتی ضمیمه گسترده‌تر آن داستان‌ها، نمایشنامه‌ها، شعرها و نیز نوشته‌هایی با مضامین دینی، دانش اجتماعی، علم و کاربردها، هنر و سرگرمی را در بر می‌گیرد و آنها را نویسندگان کودک و نوجوان برای بچه‌ها در این بازه سنی می‌آفرینند.

همچنین ادبیات کودک و نوجوان ویژگی‌هایی هم دارد که پرداختن صحیح به آنها باعث می‌شود بچه‌ها با مفاهیم، بهتر آشنا شوند و کتاب را بیشتر از جنس خودشان بدانند؛ ویژگی‌هایی مانند به روز بودن زبان کتاب، کمک کردن کتاب به رشد شخصیت خواننده، اهمیت نقش تصویر پا به پای متن، شناساندن کودک به خویشتن، علاقمند کردن کودک به مطالعه، ایجاد احترام به اصالت انسانی در کودک و تشویق کودک و نوجوان به برقراری صلح و عدالت در جامعه و جهان از جمله همین بایسته‌های پنهان در این حوزه است.

مقام معظم رهبری، در بیانات خود در مسیر تأکید همواره‌شان بر نقش مؤثر کتاب در جوامع و دعوت به کتابخوانی به کتاب کودک و نوجوان نیز توجه ویژه‌ ای داشته‌اند؛ نکته‌هایی که شامل قیمت‌گذاری، دسترسی و توزیع کتاب می‌شود و هم ناظر بر محتوای آثار عرضه شده به کودکان و نوجوانان و نقش تعیین‌کننده حلقه‌های واسط میان کتاب و کودک است؛ مثلاً در یکی از بازدیدهایشان از نمایشگاه کتاب در سال ۷۴ این‌طور اشاره کرده‌اند: توقّع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچه‌ها را از اوّل با کتاب محشور و مأنوس کنند. حتّی بچه‌های کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند. باید خریدِ کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزئیناتی و تجمّلاتی – مثل این لوسترها، میزهای گوناگون، مبل‌های مختلف و پرده و… -، به کتاب اهمیّت بدهند. اوّل کتاب را مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند؛ بعد که این تأمین شد به زواید بپردازند. خلاصه، باید با کتاب اُنس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعه ایرانی به هدف و آرزویی که دارد – که حقّ او هم هست – نخواهد رسید.

رهبر انقلاب پیرامون مفاهیم به کار رفته در کتاب‌های کودک و نوجوان نیز نکته‌هایی اشاره می‌کنند که در نظر گرفتن حکمت اسلامی ایرانی و خلق قصه‌های خوب دو مؤلفه از آنها است که باید درونمایه ادبیات کودک و نوجوان را غنی کند؛ ایشان در دیدار جمعی از شاعران در نیمه رمضان سال ۹۲، می‌فرمایند: من یک توصیه دیگر هم دارم – که اینجا یادداشت کرده‌ام – توجه به شعر کودک که متضمن مفاهیم حکمت اسلامی و حکمت سیاسی باشد، به نظر ما یکی از کارهای لازم است و امروز یک مقداری جایش خالی است.

جالب اینجاست که آیت الله خامنه‌ای درون مایه کتاب کودک را در افق‌های وسیع خود می‌دانند و شاید برای پرسشگر شدن انسان‌های فردا، آموختن فلسفه برای کودکان و نوجوانان را ضروری می‌دانند تا جایی که در دیدار با نخبگان حوزوی در سال ۸۲ می‌گویند: یکی از رشته‌های تألیف و کار فلسفی، نوشتن فلسفه برای کودکان است. کتاب‌های فلسفیِ متعدّدی برای کودکان نوشته‌اند و ذهن آنان را از اوّل با مبانی فلسفی‌ای که امروز مورد پسند لیبرال دمکراسی است، آشنا می‌کنند. یقیناً در نظام شوروی سابق و دیگر نظام‌های مارکسیستی اگر دستگاه فلسفه برای کودکان و جوانان بود، چیزی بود که مثلاً به فلسفه علمی «مارکس» منتهی شود. ما از این کار غفلت داریم. من به دوستانی که در بنیاد ملاّصدرا مشغول کار هستند، سفارش کردم، گفتم بنشینید برای جوانان و کودکان کتاب بنویسید. این کاری است که قم می‌تواند بر آن همّت بگمارد. بنابراین از جمله کارهای بسیار لازم، بسط فلسفه است؛ البته با مبانی مستحکم و ادبیات خوب و جذّاب.

این روزها اهمیت مسائل تربیتی و جایگاه کودکان و نوجوانان در آینده کشورها برای تمام ملت‌ها شناخته تر شده است؛ در این میان کتاب عضو جدا نشدنی از خاطرات بچه‌هاست که سهم مهمی در معنا بخشیدن به سرگرمی‌های کودکان و شکل دادن چهارچوب‌های فکری آینده آنها دارد؛ کتاب «صدای چی بود؟ دست کی بود؟» یکی از همین کتاب‌های تألیفی برای کودکان است که با زبانی کودکانه، فضایی شاد و آرام و همراه با بازی و تصاویر زیبا مقاومت را به کودکان یاد می‌دهد؛ در این میزگرد با نفیسه سادات امامی نویسنده، مرضیه رحیمی صفحه آرا و فرشته بابائیان ایده پرداز این کتاب مادرانه گفتگو می‌کنیم.

ایمنا: از قصه شروع صدای چی بود؟ دست کی بود؟ بگویید.

امامی: زمان آغاز تلاش‌ها برای نگارش این کتاب به پس از شهادت سردار سلیمانی باز می‌گردد، زمانی که این حادثه بر من تأثیر عمیقی گذاشت و دوست داشتم از آموزه‌های شخصیت ایشان برای کودکان کتاب بنویسم؛ ایده‌هایی را نوشتم و بارها قلم زدم، من پیش از آن در زمینه مقالات، پژوهش‌های دانشگاهی یا یادداشت‌هایی برای رسانه‌ها نوشته بودم اما در زمینه کتاب کودک کار نکرده بودم، یادداشت‌هایم را به افرادی نشان دادم و یکی از این خانم‌ها به من گفتن صبر کن، قلمت از این قوی‌تر می‌شود، همین باعث شد دوره‌های بیشتری را بگذرانم، مطالعاتم را افزایش دهم و در این مسیر با افراد بیشتری آشنا شوم‌.

باباییان: راستش را بخواهید من از روزی دغدغه قصه کودکانه پیدا کردم که پسر دوساله‌ام با زبان تازه باز شده‌اش مرتب از من درخواست شِقه (قصه) می‌کرد و شقه شده بود ابزاری برای ارتباط بهتر من و او؛ دغدغه کتاب قصه کودک را در چهارسالگی او پیدا کردم زمانی که دیگر فقط خواندن شعرهای کتاب حیوانات اهلی و کتاب‌های این‌چنینی راضی‌اش نمی‌کرد و دلش کتاب‌های جدید با قصه‌های جدید می‌خواست؛ برای انتخاب کتاب خوب از خاله مهد پسرم گرفته تا فروشنده‌های کتاب فروشی‌ها و یا از کانال‌ها و سایت‌های مختلف پرس و جو می‌کردم و با کتاب‌های خوبی هم مواجه شدم؛ در این مسیر گشتن و انتخاب کتاب، پسر من که حالا ۱۱ سال دارد عاشق کتاب و کتابخوانی شد اما مسئله کاملاً حل نشده بود! چیزی که در این مسیر متوجه شدم، تصاویر غیر جذاب کتب دینی و ارزشی بود در برابر کتاب‌های واقعاً زیبای ترجمه شده؛ نه تنها تصاویر بلکه در این قصه‌ها گویا عجله‌ای برای گفتن همه ارزش‌ها باهم، به سرعت و مستقیم به کودک وجود داشت و این مسئله برای من به بیش از یک دغدغه تبدیل شد و همچنان هم با من است.

این دغدغه را داشتم و بعد از شنیدن درخواست رهبر عزیزمان برای ورود هرچه بیشتر و بهتر متولیان کتاب کودک برای تألیف تا ترجمه دغدغه‌مندی‌ام بیشتر هم شد؛ تا جایی که خانم امامی از چاپ قصه‌ای برایم گفتند که برای نوشتنش چندسال زحمت کشیده شده بود و یک پژوهش بنیادی دنبال شده بود. خیلی خوشحال شدم و همین قرابت دیدگاهمان به هم باعث آغاز همکاری‌های بعدی‌مان شد؛ چند روز بعد از تولد دختر کوچکم خبر شهادت سردار سلیمانی رسید و در نتیجه‌اش غم بزرگی بر روی دل‌هایمان نشست، بزرگ‌ترها نصیحتم می‌کردند که نباید اینقدر گریه کنم اما نمی‌شد آرام بود، می‌خواستم تمام حقیقت را به دخترم بگویم! از احساسم به این همه ددمنشی آمریکا و از دلسوزی‌های سردار برای تمام بچه‌های دنیا، حالا هم یادم نمی‌آید که چه چیزهایی را از سردار برای دخترم گفته‌ام، اما حالا دخترم وقتی می‌خواهد درباره شهید صحبت کند این‌طور می‌گوید: "حاج قاسم عزیز دلمون که خیلی دوسش داریم…"

کتاب ماندگار است و من هم اولین تجربه کتاب کودک و نوجوانم را با "چی بود؟ صدای کی بود؟ " آغاز کردم و البته چیز دیگری که مؤثر مؤثر بود موضوع کتاب بود، همیشه موضوعات مرتبط با اهل بیت (ع) و شهدا من را به اشتیاق می‌آورند و زمانی که متوجه شدم کتاب برای شهید سلیمانی است علی رغم تمام مشغولیت‌ها نتوانستم به آن نه بگویم.

رحیمی: حقیقتش من خانم امامی را نمی‌شناختم، پیشنهاد صفحه آرایی به من در زمانی ارائه شد که خیلی سرم شلوغ بود، اما تصویرسازی‌های خانم طباطبایی را دیده بودم و کارهایشان را تحسین می‌کردم که اتفاقاً من را هم خانم طباطبایی به ایشان معرفی کرده بودند؛ در طراحی فتوشاپ خیلی وقت‌ها تولید هنری پوستر است؛ پوسترها زیاد ماندگار نیستند و تاریخ انقضا دارند، اما کتاب ماندگار است و من هم اولین تجربه کتاب کودک و نوجوانم را با "چی بود؟ صدای کی بود؟ آغاز کردم و البته چیز دیگری که مؤثر بود موضوع کتاب بود، همیشه موضوعات مرتبط با اهل بیت (ع) و شهدا من را به اشتیاق می‌آورند و زمانی که متوجه شدم کتاب برای شهید سلیمانی است علی رغم تمام مشغولیت‌ها نتوانستم به آن نه بگویم.

ایمنا: از درون‌مایه کتاب برایمان بیشتر بگویید، چه شد که حاج قاسمِ شهید، شد بابا قاسمِ بچه‌ها و چطور از شخصیت یک کتاب ساختید؟ آن هم یک کتاب کودکانه با رنگ‌های شاد!

امامی: مؤلفه‌هایی که در کتاب "صدای چی بود؟ دست کی بود؟ " باید لحاظ می‌کردیم دو مسئله بودند، اولی اینکه باید ابتدا خودمان می‌فهمیدیم که مکتب سردار چیست و بعد باید در می‌یافتیم که چگونه باید آن را به کودکان منتقل کنیم؛ آن زمان علی رغم اینکه تألیفات و تولیدات در جهت شخصیت سردار سلیمانی کم بود اما من دائماً مستندها را نگاه می‌کردم، فیلم‌ها و کلیپ‌ها را می دیدین، همان تألیفات اندک را مطالعه می‌کردم و گزارش‌ها درباره سردار سلیمانی را می‌خواندم؛ از سوی دیگر سعی می‌کردم مباحث روانشناسی و تربیتی را مورد بررسی قرار دهم، از این جهت که چه چیزی را باید در کتاب بگوییم و چه چیزی را نه یا چطور باید آن را بگوییم، آن زمان در حال تحصیل در مقطع ارشد رشته علوم تربیتی بودم و سعی می‌کردم از آموزه‌های این رشته هم در نوشتن کتاب‌ها کمک بگیرم.

مدتی که گذشت مشخص شد که موضوع کتاب تنها شخصیت سرداسردار نیست، بلکه مسئله "مقاومت کودکان در مقابل ظلم و صبر است" که نشأت گرفته از مقاومت مردمی با هدایت سردار بود؛ این یعنی نیاز بود اطلاعاتم درباره جبهه مقاومت بیشتر شود، در این مسیر ساعت‌ها و روزها با افرادی که اطلاعاتی در زمینه جبهه مقاومت داشتند و مشرف به وقایع سوریه بودند گفتگو کردم، بعضی از آنها مربی مسائل تربیتی هم بودند هم خانم و هم آقا، ما بعد از نوشتن کتاب و باز بعد از مراحل طراحی کتاب را به آنها ارائه دادیم تا در هر مرحله نظرشان را بگویند و پیشنهاداتشان برای کتاب بررسی و لحاظ شود، همین هم شد که از جرقه ایده تا پژوهش و ایده پرداپردازی و تدوین نهایی داستان پنج سال طول کشید، پنج سالی که در تک تک لحظه‌های آن مسیر تألیف دانش‌بنیان کتاب کودک را با تمام وجودم احساس کردم.

ایمنا: تهیه کتاب برای کودک چه تفاوت‌هایی با کتاب بزرگسال دارد؟ کتاب شما چطور در این زمینه موفق شد؟

باباییان: در این مسیر برای هر تصویر و هر المان ساعت‌ها حضوری و تلفنی گو می‌کردیم، کتاب‌های برتر کودک جهان را بالا بالا پایین می‌کردیم و با نگاه کودکانه به دنبال باز کردن گره‌های داستان بودیم؛ زهرا (دختر من) و امیرعلی (پسر خانم امامی) در جلسه‌ها رو به روی ما به بازی مشغول بودند و گاهی ما از گفت و گو های بچه‌ها برای حل کردن مسائل به شیوه خودشان الگو می‌گرفتیم؛ مثلاً زهرا می‌گفت می‌خواهم اسرائیل بیاید اصفهان تا گازش بگیرم و بفهمد کجا چه خبر است! خب در این کتاب از این فکر کودکانه استفاده شد اما به عنوان نماد شجاعت و مقاومت و دست روی دست نگذاشتن در برابر مشکلات و در کنارش پرداختن به موضوع اتحاد؛ از آنجایی که این کتاب قرار بود برای کودکان باشد به سراغ کتاب قصه‌های دست نویس پسرم هم رفتیم تا در دنیای خیال هم با چشم آنها مسئله را ببینیم؛ خود این کتاب‌های کوچک که شاید حتی جنبه کاردستی داشتند برای بچه‌ها چراغ‌هایی را در ذهن ما روشن کرد که بعداً تأثیر زیادی در جریان کتاب بر جای گذاشت.

کتاب کودک باید بچه‌ها را به فکر وا دارد و فکر پرور باشد، متن‌ها باید کم و تصویرها زیاد باشند، کودک باید با کتاب بازی کند، کتاب را بچرخاند، بالا و پایین کند و خودش با داستان آن همراه شود، کودک باید بگردد دنبال نشانه‌ها در کتاب.

امامی: تمام مراحل آماده‌سازی کتاب کودک نسبت به سایر کتاب‌ها با پیچیدگی بیشتری رو به رو است، کتاب کودک باید بچه‌ها را به فکر وا دارد و فکر پرور باشد، متن‌ها باید کم و تصویرها زیاد باشند، کودک باید با کتاب بازی کند، کتاب را بچرخاند، بالا و پایین کند و خودش با داستان آن همراه شود، کودک باید بگردد دنبال نشانه‌ها در کتاب؛ خیلی‌ها کار طراحی کتاب ما را قبول نمی‌کردند، می‌گفتند کتاب شما عجیب است یا چون شخصیت سردار سلیمانی در آن وجود دارد باید رئال کار کنیم؛ اما ما شخصیت شهید سلیمانی را کاملاً کودکانه می‌خواستیم تا کودک احساس قرابت بیشتری با ایشان بکند، بررسی‌هایمان همچنان ادامه دار بود و برای تصویر گر های مختلفی طرح‌های ابتدایی که خودم کشیده بودم را ارسال می‌کردیم و برای شروع از آنها می‌خواستیم دیو اول کتاب را بکشند تا قلمشان را ببینیم، بعضی تصویر گر ها قبول نمی‌کردند و می‌گفتند باید صفر تا صد کتاب را خودمان طراحی کنیم.

در حوزه کودک آثار خوبی هست و بخصوص در حوزه کتاب کودک هم آثار خوب زیاد است، اما متأسفانه خلاقیت در آثار داخلی کمتر شده است و این خلاقیت را در اثرهای خارجی بیشتر داریم؛ در مسیر همین جستجوها برای تصویر گر با خانم زهرا سادات طباطبایی آشنا شدیم که پیش از این هم آثار خوبی را کار کرده بودند، من خیلی ساده طرح‌ها را می‌کشیدم و ایشان با ذوق و استعداد خودشان هرچه زیباتر آن را طراحی می‌کردند، ما به طور شبانه روزی با هم در ارتباط بودیم، بعد از طراحی‌ها وارد روند صفحه آرایی شدیم که آن هم در نوع خود ویژه بود، اگر از من بپرسند ستون‌های اصلی کارمان در تولید کتاب "صدای چی بود؟ دست کی بود؟ " چیست می گویم زیر بنای پژوهشی و تاریخی آن، تصویرگرایی و بعد صفحه آرایی ویژه آن؛ خانم مرضیه رحیمی هم به عنوان صفحه آرا و خانم فرشته بابائیان به عنوان مشاور محتوایی به تیم ما اضافه شدند و بررسی می‌کردند که هر قسمت از کتاب را در کجا بنویسیم بهتر است یا چه کلماتی باید بزرگ و یا کوچک‌تر نوشته شوند، مثلاً بعضی قسمت‌ها را در ابرها باید می‌نوشتیم یا در بالُنَک ها و بقیه بخش‌های متن هم به همین ترتیب بود.

کد خبر 891432

  • کاشت مو
  • ارتودنسی ثابت