شرحی بر گسست معنا در بافت تاریخی اصفهان؛ شهر هویتگریز شده است

اصفهان- عضو هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، از گسست میان هویت مکان و تحولات معاصر اصفهان گفت و نسبت به نادیدهگرفتن روح مکان هشدار داد.
خبرگزاری مهر، گروه استانها-کوروش دیباج: مفهوم مکان، آنگاه که در دل تاریخ شکل میگیرد، نهفقط حاملِ کارکرد فیزیکی، بلکه جلوهای از حافظه، تجربه زیسته، و هویت یک جامعه است. بافت تاریخی شهرهایی چون اصفهان، تنها مجموعهای از بناهای بازمانده از گذشته نیست، بلکه شبکهای از معانی، نشانهها و روایتهاست که از دل قرنها زندگی شهری تراویده است. بااینحال، در مواجهه با توسعههای شتابزده، پروژههای بازآفرینی فاقد عمق مفهومی، و حذف تدریجی زبان بومی معماری، مفهوم مکان بیش از هر زمان دیگری در معرض فراموشی و تحریف قرار گرفته است.
در این میان، پرسش اصلی آن است که چگونه میتوان به زبان معماری بازگشت که قادر به گفتوگو با زمانه باشد، بیآنکه نسبت خود را با مکان از دست بدهد؟
چگونه میتوان در شهر امروز زندگی کرد، اما حافظه مکان را پاس داشت؟ آیا «معماری برای مکان» هنوز ممکن است؟ یا باید از دل بحران معنا، زبان تازهای برای طراحی در بافت تاریخی ساخت؟
پاسخ به این پرسشها را با عاطفه کرباسی، معمار، عضو هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و نویسنده کتاب «دریافت مفهوم مکان، پاسخ به نیاز زمان» در میان گذاشتیم؛ کتابی که بر مبنای پژوهشی نظری و میدانی در بافت تاریخی اصفهان نوشته شده و تلاش دارد گفتوگویی تازه میان معماری، مکان، و زمان برقرار کند.
آنچه میخوانید گفتوگویی تفصیلی با این معمار جوان درباره بحران معنا در طراحی معاصر، آسیبشناسی مداخلات کالبدی در بافت تاریخی اصفهان و بازخوانی مفهوم مکان در بستر شهر امروز است.

در ابتدا از نسبت معماری با زندگی روزمره بگویید؟
زندگی، باید جاری باشد. اگر زندگی در بنا جاری نباشد، باقی نمیماند. اگر یک بنای تاریخی فقط به شکل خشک و ایستا باقی بماند، ده سال بعد، باد و باران و بیوفایی مردمان آن را نابود میکند. اما وقتی زندگی در یک بنا ساری باشد، حتی اگر دیوارش کاهگلی باشد، میماند؛ چون زندگی معاصر را پاسخ میدهد.
در کتاب هم آثار تاریخی که بررسی کردیم، لزوماً فاخر نبودند. خانههایی بودند معمولی، اما ارزشمند. کوچهها و پسکوچههایی که کنار هم روایتها میساختند و ما سعی کردیم از آنها در طراحی بهره بگیریم.
در کتابتان به نقل قولی از یک معمار اشاره کردهاید که زمین را همچون لوحی تصور میکند که باید خاکش را زدود تا نوشتهاش آشکار شود. آیا این تلقی از طراحی در بافت تاریخی هم مصداق دارد؟
بله، این جمله برای من بسیار گویاست. معماری الزاماً به معنای خلق فیلی در هوا نیست. گاهی بهترین کار این است که «کاری نکنی»؛ یعنی بگذاری مکان، خودش را نشان دهد. این همان طراحی است؛ همانجا، با همان خصوصیت.
وقتی ما در فضای سنتی طراحی میکنیم، شاید فقط یک پنجره از بنای جدید به بنای سنتی باز شود، اما همین کافیست برای یک رابطه. ما در طراحی جدید، باید بدانیم ۱۰۰ سال دیگر، این بنای ما، خودش سنت میشود. آیا هویتی دارد؟ باید داشته باشد. ما باید خودمان به آن هویت ببخشیم.
در تجربه شخصیتان، آیا به نمونهای برخوردهاید که این همافزایی گذشته و حال در آن اتفاق افتاده باشد؟
بله، مثلاً در یکی از پروژهها، در مقابل یک کوچه، یک سمت کوچه پوسته تاریخی داشت و سمت دیگر خالی بود. ما سردر ورودیمان را درست مقابل همان بدنه تاریخی گذاشتیم، جایی که سردر تاریخی دهانه داشت.
این یک گفتوگوی مستقیم با گذشته است. به نظرم ما باید خودمان را جزئی از زنجیرهای بدانیم؛ یک پیوند.
یکی از اساتید میگفت طراحی در بافت تاریخی باید مانند «مبدل» باشد. یعنی طراحی من، نقطه پایانی نیست؛ نقطه تداوم است. من باید پاسخگوی نیاز امروز باشم، ولی با تکیه بر آنچه از گذشته در بستر حضور دارد.
در برابر بافت تاریخی، گروههای مختلفی از معماران حضور دارند. از نگاه شما، آنها چگونه عمل میکنند؟
بعضیها دقیقاً مشابه گذشته طراحی میکنند، مثلاً با رنگ سفید و سطوح ساده. برخی دیگر برخورد غیرمسئولانه دارند؛ موجود تاریخی را تخریب میکنند و بعد با کاشیکاری شبیه گذشته، تظاهر به مرمت میکنند. اما این بازسازی نیست، پاک کردن حافظه است.
در تجربهای در استان اصفهان، ما طرحی ارائه دادیم که در کنار یک بنای تاریخی نیمهمخروبه، بخشهایی از آن حفظ و در امتداد آن ساخته شود. اما چند جلسه بعد دیدیم بنری نصب شده بود که پروژه «نوسازی» است. ما خشکانده شدیم. بنا تخریب شده بود و یک ساختمان جدید ساخته شده بود، با آجر و کاشی هفترنگ. این تخریب گذشته نیست؟ آیا این بهتر از گذشته است؟
یعنی معتقدید باید گذشته را همانطور که هست حفظ کرد، حتی اگر مخروبه باشد؟
دقیقاً. خشتهای ۳۰۰ ساله بی قیمتاند. اگر هم در کنار آن چیزی میسازیم، باید بااحترام باشد. آنچه در کتاب هم گفته شده این است که کوچکترین چیزی را که از گذشته مانده، حفظ کن. آن وقت طراحی معاصر میتواند در کنارش اتفاق بیفتد.
مثلاً در شهری مثل نجفآباد، شما در جوار میدان نقش جهان کار نمیکنید، اما کنار خودتان یک عنصر تاریخی دارید، مثل دیوار، خانه یا مسجدی قدیمی. آنجا هم باید این نگاه حفظ شود. طراحی ما باید مدرن باشد، اما بر شانههای گذشته ایستاده باشد.
در بخشی از صحبتهایتان به تفاوت بین واژههای «فضا» و «مکان» اشاره کردید. چرا در عنوان کتاب واژه مکان را انتخاب کردید؟
اول قرار بود نام کتاب «دریافت مفهوم فضا، پاسخ به نیاز زمان» باشد. اما بعدها که کار تدوین طول کشید، با تأمل روی مفهوم کلمات، متوجه شدم «مکان» انتخاب دقیقتری است. در ترجمههای تخصصی هم مکان معادل «place» در برابر «space» است.
وقتی درباره ویژگیهای اجتماعی، خاطره و هویت یک فضا صحبت میکنیم، درواقع درباره «مکان» حرف میزنیم. بنابراین بهدرستی، عنوان کتاب را به «مکان» تغییر دادیم؛ تا هم آوایی مکان و زمان هم حفظ شود.
در تجربههایتان با شهرهای تاریخی، مثلاً اصفهان، برخورد مردم و مدیران با میراث معماری چگونه است؟
گاهی برخوردها تلخ است. در همان پروژه در اصغرآباد، طرح ما بر حفظ بنا تأکید داشت، اما تخریب شد. جالب این بود که شهردار آنجا خودش معماری خوانده بود. گفت روز اول همکلاسیام بودهاید. اما باز هم نتیجه همان شد؛ بنای تاریخی از بین رفت.
نکته تلخ این است که تصمیمگیران، خود ما هستیم. همین ماها که دغدغه داریم. اما بهجای حفظ یک بنای نیمهمخروبه، آن را با خاک یکسان میکنیم و بعد یک طراحی «بهتر» ارائه میدهیم. بهتر از گذشته؟ مگر میشود؟ کدام تعریف از «بهتر»؟
آیا سفرنامهها و منابع تاریخی، در طراحی معاصر کاربردی دارند؟
حتماً. من خاطرهای دارم از حضور در نشستی در سفارت فرانسه؛ یک دانشجوی فرانسوی، طرح میدان نقش جهان و محورهای اطراف را بررسی کرده بود. او تصور میکرد که زاویه متفاوت محور میدان و خیابان استانداری، نشانه نوگرایی و ساختارشکنی معماران صفوی است.
اما وقتی اسناد تاریخی و سفرنامهها را میخوانیم، متوجه میشویم که دلیل این زاویه، وجود یک دیوار آلبویه در محل بوده. طراحان صفوی دیوار را حفظ کردهاند و هندسه طرحشان را با احترام به آن تنظیم کردهاند. این نشان میدهد که طراحان گذشته، نوگرا نبودند، بلکه «فهمیده» بودند.
کتاب شما بهتازگی منتشر شده و در رسانهها نیز بازتاب داشته. چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
خوشحالم که مجله «دالان» که مثل یک کتاب مصور است، منتشر شده. در آن، بخشی از مطالب کتاب آمده و تنوع موضوعی زیادی دارد. خواندنش را توصیه میکنم. اگر ما فضای پرسه در اصفهان را بسازیم و نگه داریم، این شهر رشد میکند.
ما باید این قطعات پازل را کنار هم بگذاریم؛ خاطرات شفاهی، منابع مکتوب، تصاویر، سفرنامهها، گفتوگو با قدیمیهای محل. اینها کنار هم به ما کمک میکنند تا بفهمیم «گذشته» چه بوده.
در پایان اگر نسل جوان معماری، میان علاقه به سنت و گرایش به مدرنیته مردد باشد، چه توصیهای دارید؟
پسر خود من همینطور است. کنکور داده و وقتی با هم به میدان نقش جهان میرویم، درباره معماری بحثمان میشود. او تصاویر مدرن را دوست دارد، من مسجد شیخ لطفالله را. اما ما باید راهی پیدا کنیم که اجازه بدهیم نسل جدید، در خانهای مدرن زندگی کند، اما عاشق مسجد شهرش هم باشد.
من میگویم اگر چیزی در یک محل نیست، بساز. اما اگر چیزی هست، نگهدار. این دو، تفاوتی بنیادی دارند. ما در معماری کنترل نداریم. یک اشتباه، یک تخریب، یک تصمیم، یکباره همهچیز را از بین میبرد. تنها راه، باور به مسئولیت فردی و جمعیست
کد خبر 6552629
-
اصفهان، بر سر دو راهی توسعه یا حفاظت از بافت تاریخی
-
امروزه فقط ساختمان میسازیم، معماری نمیکنیم/معماری ایرانی«خودبسندگی» دارد
-
شهرها با خاطرات و یادمان ها هویت پیدا می کند
-
ارائه خدمات بشردوستانه در مرز بینالمللی خسروی به زائران اربعین حسینی
-
عبور تردد زائران اربعین در خوزستان از نیم میلیون نفر؛ حرکت روان است
-
نقرهداغ شدن گرانفروش مواد غذایی در جهرم
-
صحنه هایی که در جنگ ۱۲ روزه شبیه فیلم شد؛ ۱۵ روز خانواده را ندیدم
-
همبستگی ملت ایران راهبرد دشمن را خنثی کرد
-
توزیع هدایای اربعین حسینی بین زائران بوشهری
-
امسال ۳۳ فقره آتش سوزی در منابع طبیعی مازندران رخ داد
-
ایران الگوی ایستادگی و مقاومت برای آزدگان عالم و جوامع اسلامی
-
نهضت تولید انرژی را راهاندازی کنیم؛ راهحل رفع ناترازی، خاموشی نیست
-
۲ کشته و ۱ مفقودی در پی غرق شدن قایق تندرو در نزدیکی بالی اندونزی
-
میوه بهشتی برای سلامت قلب و مغز
-
ماجرای ترور خانواده اسکندری در دادگاه رسیدگی به اتهامات اعضای منافقین
-
تخلیه کارکنان سفارت رژیم صهیونیستی در آتن
-
تلاش آلبانی برای اخلال در کشور در روزهای ابتدایی جنگ ناکام ماند
-
جزئیات پرونده مفقودی الهه حسیننژاد و صدور حکم اعدام برای قاتل
-
دستمزد مجری اختتامیه فجر بیش از چهره ماندگار؛ قدر موسیقی مشخص شد!
-
ترامپ: نمیتوانم چیزی درباره اشغال غزه بگویم
-
پسر «نتانیاهو»: «زامیر» قصد کودتا دارد
-
جاسوس موساد اعدام شد
-
حمایت آمریکا، انگلیس و فرانسه از رژیم اسرائیل؛ کدام نسلکشی؟!
-
روزنامههای صبح چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴
-
روزنامههای صبح سهشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴