توهم خلع سلاح حزبالله

در حالی که آمریکا تلاش دارد با سندهای تحمیلی، مقاومت لبنان را از سلاح تهی کند، حزبالله با مواضعی صریح، این توهم را نقش بر آب کرده است. خلع سلاح مقاومت، نه خواست مردم لبنان است و نه ضامنی برای امنیت؛ تنها رؤیایی آمریکایی و شکستخورده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، در میانه بحرانهای اقتصادی، امنیتی و سیاسی، آمریکا بار دیگر نقشه قدیمی خود را از کشوی فشار بیرون کشیده و با سندی بهظاهر دیپلماتیک، در پی خلع سلاح مقاومت و تحمیل خواستههای صهیونیستها بر ملت لبنان است. روزنامه الاخبار در سرمقالهای تحلیلی، از جزئیات واکنش تهدیدآمیز واشنگتن به پاسخ رسمی دولت لبنان پرده برداشت؛ پاسخی که نهتنها رنگی از مذاکره نداشت، بلکه آشکارا لبنانیها را بین تسلیم یا تبعات نامعلوم، مخیر کرده بود.
به گفتهی منابع مطلع، سند ارائهشده توسط «تام باراک»، نماینده دولت آمریکا، نسخهی وارونهشدهی پیشنهاد لبنانیهاست؛ با همان مفاد، اما به ترتیبی که بند خلع سلاح مقاومت به صدر جدول بیاید و باقی مسائل، تابع آن تلقی شوند. خلع سلاح حزبالله نه بهعنوان یک بند در توافق، بلکه بهعنوان پیششرط آغاز هرگونه مذاکره در نظر گرفته شده؛ پیششرطی که بلافاصله پس از آن، مذاکرات با رژیم صهیونیستی، تعیین مرزها، توقف تجاوزات، آزادی اسرا و کمکهای بازسازی تعریف میشود.
بهعبارتی، آمریکا در تلاش است با قراردادن اصل دفاع از لبنان در حاشیه، دستور کار خود را بر ملت و دولت لبنان تحمیل کند و در این مسیر، حتی از تهدید صریح نیز ابایی ندارد: یا بپذیرید، یا تاوان بدهید.
در این بازی خطرناک، نقش آمریکا به روشنی مشخص است؛ نه بهعنوان «ضامن صلح»، بلکه بهعنوان پیمانکار رژیمی اشغالگر که در رؤیای حذف مقاومت، سندی را امضا کرده که تنها از تلآویو دیکته شده است. در حالی که مقاومت، از بطن درد و جنگ روییده و با خون شهدا مشروعیت یافته، آمریکا آن را مانع توسعهطلبی صهیونیستها میبیند و تلاش میکند با فشار سیاسی، آن را خلع سلاح کند؛ اقدامی که در قاموس ملت لبنان، چیزی جز خیانت به حاکمیت ملی نیست.
در همین حال، رایزنیها میان بازیگران سیاسی و نخستوزیران سابق از جمله نجیب میقاتی در جریان است تا شاید بتوان به فرمولی رسید که هم از استقلال کشور پاسداری کند و هم امنیت ملی را قربانی بلندپروازیهای صهیونیستی نکند.
اما موضع حزبالله کاملاً شفاف است: پایبندی کامل به قطعنامه ۱۷۰۱، اما با هشدار صریح نسبت به عملکرد ناقص و جانبدارانه کشورهای بهاصطلاح «ضامن». تجربه ثابت کرده که این مدعیان نهتنها مسئولیتی برعهده نگرفتهاند، بلکه اکنون نیز حاضر نیستند در ازای خلع سلاح مقاومت، هیچگونه ضمانتی برای توقف تجاوزات صهیونیستی ارائه دهند. در چنین شرایطی، سؤال بنیادین حزبالله این است: چه کسی تضمین میکند که پس از خلع سلاح مقاومت، تانکهای اسرائیلی دوباره در جنوب لبنان جولان ندهند؟
مقاومت همچنین بر اصولی تأکید دارد که توسط رئیسجمهور جوزف عون نیز بیان شده: عقبنشینی کامل رژیم صهیونیستی از مناطق اشغالی، آزادی اسرای لبنانی، توقف فوری حملات تجاوزکارانه به خاک لبنان، و آغاز روند بازسازی کشور. اما مهمتر از همه، حزبالله بار دیگر تصریح کرده که سلاح مقاومت، یک موضوع کاملاً داخلی است و هیچ نسخه تحمیلیِ خارجی نمیتواند درباره آن تصمیم بگیرد.
این سلاح، نه برای تهدید، بلکه برای دفاع از شرافت ملی لبنان است. و تا زمانی که تهدید صهیونیستی پابرجاست، مقاومت و سلاح آن، تنها خط قرمز غیرقابل مصالحه خواهد بود. هرگونه راهکار در اینباره، باید از دل گفتوگوهای ملی، بر پایه واقعیتهای امنیتی و با هدف صیانت از تمامیت ارضی لبنان بیرون بیاید، نه از اتاق فکر پنتاگون.
دستمالچیان: سلاح مقاومت یک ضرورت ملی است، نه ابزار نزاع سیاسی
دستمالچیان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: موضوع خلع سلاح حزبالله از ابتدا در دستور کار جریانهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. این گروهها در لبنان همواره تبلیغ کردهاند که سلاح باید صرفاً در اختیار ارتش باشد. اما این نخستینبار نیست که اسرائیل و آمریکا از طریق عوامل داخلی خود، به دنبال تضعیف مقاومت هستند.
وی افزود: سلاح مقاومت، سلاحی ملی و مشروع است. هم مردم و هم احزاب لبنانی به این باور رسیدهاند که برای دفاع از سرزمین و تأمین امنیت ملی لبنان، این سلاح ضروری و حیاتی است؛ سلاحی که همواره در خدمت خاک لبنان بوده و هیچگاه خارج از این مرزها استفاده نشده است.
این کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: همواره میان جریانهای وابسته به آمریکا و تودههای مردم حامی مقاومت، کشمکش وجود داشته است؛ چرا که مقاومت در لبنان نه یک گروه سیاسی، بلکه نمادی از اراده ملی و نهادی دفاعی برای کشور به شمار میرود. تاریخ نیز گواه آن است که این سلاح، ضامن استقلال و امنیت لبنان بوده است.
دستمالچیان خاطرنشان کرد: آمریکا و اسرائیل با طرح مجدد این ادعا که سلاح تنها باید در دست ارتش باشد، در حقیقت به دنبال خلع سلاح لبنان در برابر طمع ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی هستند؛ همان نقشهای که پیشتر در سوریه اجرا کردند.
وی ادامه داد: طی روزهای اخیر، رژیم صهیونیستی با تصور واهیِ وارد کردن ضربه به مقاومت، در پی توسعه ژئوپلیتیکی مازاد است؛ اما این تصور، بیش از آنکه بر واقعیت استوار باشد، نوعی توهم سیاسی است. رژیم صهیونیستی در سال ۱۳۸۲ جنوب لبنان را به اشغال کامل درآورد و دولتی دستنشانده بر سر کار گمارد، اما تجربه نشان داد که بدون درک فرهنگی و مذهبی از بافت اجتماعی آن منطقه، قادر به پیشبرد هیچگونه اهداف استعماری نبود.
او تأکید کرد: نخستین هستههای مقاومت مردمی در همان دوره شکل گرفتند و نیروهای مزدور رژیم صهیونیستی را هدف قرار دادند. همان زمان ثابت شد که توسعه جغرافیایی رژیم اسرائیل، حتی با اجیر کردن نیروهای محلی، نیز محکوم به شکست است.
این کارشناس یادآور شد: هدف کنونی رژیم، بسط نفوذ جغرافیایی در لبنان است؛ اما این هدف نیز همچون گذشته به واقعیت نخواهد پیوست.
دستمالچیان در پایان گفت: حزبالله در تعامل با سایر گروههای لبنانی، گفتوگوهایی با دولت برای رسیدن به تفاهمی در خصوص چگونگی دفاع از لبنان در حال انجام دارد. همانطور که شیخ نعیم قاسم نیز تأکید کرده، این سلاح تنها برای دفاع از لبنان و مردم آن به کار میرود. در حالی که دولت لبنان تحت فشارهای فزاینده آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد، انتظار میرود تصمیمی ملی و شجاعانه اتخاذ کند تا این کشور در برابر تجاوزات احتمالی، بیدفاع نماند.
کد خبر 892398