اینجا موکب سلامت است؛ طبابت با نیت زیارت

در مسیر پیادهروی اربعین، پزشکانی هستند که طبابت را با نیت زیارت درهم آمیخته، مطبشان را میبندند اما دلشان برای تیمار مسافران کربلا میگشایند؛ آنها در موکب سلامت، جایی حوالی عمود ۱۳۰۱، گوش به صدای تبدار زائران دارند و چشم به دعای آنها.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحالوبختیاری، در دل جادههای خاکی و پرجمعیت میان زائران، صدای قدمها به هم میپیوندد و به یک آواز دلنشین تبدیل میشود، در این میان مردی با روپوش سفید در بین خیل زائران به آرامی گام برمیدارد، این مرد نه تنها یک پزشک بلکه یک قهرمان است، قهرمانی که در موکب خود، مهر و محبت را در کنار علم پزشکی به زائران هدیه میدهد.
رضا ایمانی که روزهای زیادی را در بیمارستانها و کلینیکهای شهر به مداوای مردم پرداخته است، حالا چهار سالی میشود که پا در رکاب مولایش گذاشته و به مهمانان حسین (ع) خدمت میکند.
او وقتی برای نخستینبار از میان جمعیت زائران عبور کرد، هیچگاه فکر نمیکرد که این سفر به یک مسیر معنوی و انسانی برایش تبدیل شود، در بین زائران در حال حرکت گاهی درد و رنجی را میبیند که در کنار شوق زیارت و عشق به اباعبدالله الحسین (ع) قرار میگیرد.
دکتر ایمانی از آن انسانهای اهل دلی است که در ایام پیادهروی اربعین چند روزی کرکره مطبش را پایین میکشد و همراه رفقایش راهی مسیر عشق میشود، هر باری که پا در این مسیر سراسر نور میگذارد، تجربیات زیادی به دست میآورد تا اینکه بعد از چندین سال پیادهروی متوجه میشود، جای یک موکب سلامت در این مسیر خالی است و همین جرقهای میشود در ذهن او، حالا یک سال فرصت دارد تا گروهش را جمع کند و برای سال بعد موکبش را راه بیاندازد.
در مسیر نجف تا کربلا، موکبی برای التیام تن و جان زائران
در نخستین تماس بسیار گرم و صمیمی پاسخ تلفن را میدهد، طوری که فکر کردم، شاید کس دیگری باشد و قرار است ابتدا با او هماهنگ کنم و بعد بتوانم مصاحبه را از دکتر بگیرم اما با خود او بود که صحبت میکردم.
خودم را معرفی و از او خواستم چند دقیقهای وقتش را بگیرم، احساس میکردم مثل خیلی از موردهای مصاحبه به قول ما خبرنگارها، من را بپیچاند، وقت خواست تا چند دقیقه دیگر خودش تماس بگیرد، تلفن را قطع کردم، چند دقیقه نشده بود که تماس گرفت و گفت: حالا سوالهایتان را بپرسید.
پرسیدم آقای دکتر داستان موکب شما از کجا شروع شد، چی شد که در این مسیر قرار گرفتید؟ صدایش بغض داشت اما تمام تلاشش را میکرد تا قورتش دهد، من و دوستانم سالها بود که برای پیادهروی اربعین میرفتیم، در این چند سال صحنههایی را میدیدیم و همین موضوع سبب شد که به فکر برپایی یک موکب سلامت بیفتیم و در سالجاری به لطف خدا و امام حسین (ع) چهارمین سال است که برای حضور در پیادهروی اربعین آماده شدهایم تا در عمود ۱۳۰۱ موکب را برپا کنیم.
وقتی تخصص، ایمان و ایثار هم مسیر میشوند
مرد اول قصه امروز ما با مکثی کوتاه ادامه میدهد: هر نوع خدماتی هم که در توانمان هست، به زائران ارائه میدهیم از تزریقات و پانسمان گرفته تا نوار قلب و دندانپزشکی، نام موکبمان هم موکب سلامت است.
از تعداد همکارانش میپرسم، از اینکه در این دنیا خیلیها به دنبال پُر کردن جیب خود هستند حالا این همه پزشک، یک جایی در قلب عالم خیمه سلامت برپا میکنند، ضرر نمیکنید آقای دکتر؟ سوال من انگار برای او یک شوخی بودف اولش سکوت کرد، شاید هم دنبال پاسخ دندانشکن برایم بود: «ما ۷۰ نفری میشویم کمی بیشتر یا کمتر، از پزشک عمومی گرفته تا متخصص و پرستار و بهیار در انتهای مسیر پیادهروی هستیم و اکثر زائرانی که به ما مراجعه میکنند برای درمان گرمازدگی، خستگی، زخم پا و بیماریهای تنفسی و گوارشی است و ۷۰ درصد زائران هم ایرانی هستند، سال گذشته طی ۹ روز ۱۲ هزار بیمار به موکب سلامت مراجعه کردند و حدود ۳۰ هزار خدمت دریافت کردند.»
او در پاسخ به قسمت دوم سوال میگوید: آن موقع که موکب را برپا کردیم، اعتقاد داشتیم خدمت به زائر امام حسین (ع) کمتر از پیادهروی اربعین نیست و شاید بیشتر هم باشد من کوچکترین عضو این گروه هستم ما در موکب متخصص پوست داریم که ۱۰ روز مطبش را تعطیل میکند و آن چیزی که ما در ایام اربعین به کربلا میکشاند، شخصیت معنوی امام حسین (ع) و ایثار ایشان است که از همه چیز خود گذشتند برای دین خدا و کاری که ما در برابر این حجم از خودگذشتگی میکنیم، بسیار بسیار ناچیز است.
ایمانی ادامه میدهد: در این مسیر همه هزینهها توسط اعضا و خیران پرداخت میشود و ما به هیچ نهاد دولتی وابسته نیستیم، چرا که معتقدیم گامهایی که در این مسیر برمیداریم ذخیرهای برای آخرتمان است و تنها چیزی که ما را جذب خودش میکند، مغناطیس کربلا و امام حسین (ع) است و ما فقط نوکری زائران مولا را میکنیم و تمام امیدمان این است که اهل بیت (ع) آن طرف دستگیرمان باشند.
جایی که طبابت عبادت میشود
در میان جمعیت میلیونی زائران اربعین هر چهرهای داستانی دارد و هر داستانی گواهی بر عشق و ارادت به اباعبدالله الحسین (ع) و او در موکب خود شاهد روایتهای بیشماری از این عشق و ایثار بوده است.
از خاطرات این سفر میپرسم آیا داستانی بوده که در این چند سال در گوشه ذهنش مانده باشد، لرزش صدایش را کنترل میکند و ادامه میدهد: یادم هست سال گذشته پدری که مبتلا به دیابت بود به همراه دختر نوجوانش برای پیادهروی آمده بودند، روزها از شروع پیادهرویشان گذشته بود، دخترک با چهرهای آفتاب سوخته و چشمانی نگران وارد موکب شد، مستاصل و به دنبال کمک بود و پدرش که مردی میانسال با قامتی خمیده و چهرهای رنگ پریده به دنبال دخترک وارد موکب شد و از هوش رفت، دختر با صدایی لرزان گفت: «آقای دکتر پدرم دیابت دارد و قندش خیلی بالا رفته، خیلی نگرانشم داروهایش را درست و حسابی نخورده است» و همین شرح حال باعث شد تیم پزشکی زود وارد عمل شود و معاینات لازم را انجام دهد و خداراشکر پدر و دختر با حال خوب از موکب خارج شدند و آن لبخند رضایتی که بر لب داشتند از تمام مسائل مالی برای ما باارزشتر بود.
ما از این دست خاطرات زیاد داریم، یادم هست یک سال هم یک زائر اهل کشور افغانستان که دچار گرمازدگی شده بود، وارد موکب شد و با درمانهایی که دریافت کرد، حالش مساعد شد و با رضایت و دعای خیر برای اعضای موکب راهی زیارت شد و این برای ما خیلی اهمیت داشت و از این دست صحنهها ما بسیار دیدهایم.
موکب سلامت چهار سال پیش بر پایه خدمت در بحران تشکیل شد و اولویت اول خدمترسانی به مردم داخل کشور است و اگر در داخل کشور به کمک موکب ما نیاز باشد از حضور در صحنه دریغ نمیکنیم، تصمیم داشتیم اگر جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران ادامه پیدا کند به کمک مردم برویم اما با عنایت خداوند و امام حسین (ع)، کشورمان در این جنگ پیروز شد و تصمیم بر آن شد تا در پیادهروی اربعین حاضر شویم.
به گزارش ایمنا، رضا ایمانی با خدمت به زائران تنها یک پزشک نیست، او نمایندهای از تبار عشق و ایثار در مسیر اربعین است، درک او از درد و رنج دیگران نشان میهد که خدمت به انسانها بالاترین عبادت است، با هر نفسی که در این راه میکشد به زائران یادآوری میکند که ما همه در یک سفر مشترک هستیم سفری برای گسترش محبت و همدلی.
کد خبر 892974